دوستان یکی از مسائل بحث برانگیزی که در خارج از کشور بین خارجی ها مطرح می شود و مطرح کردن آن باعث جر و بحث بین ایرانیان و عرب زبانان می شود مسئله ی نام خلیج فارس است.
این مسئله به قدری تحریک کننده هست که هر دو طرف بلافاصله به صورت احساساتی شروع می کنند به گرفتن گارد و نهایت سعی شان را می کنند که طرف مقابل را در یک رینگ بوکس از پا در بیاورند و سرانجام این مبارزه ی بدون برنده و نتیجه چیزی نیست جز از پا در آمدن هر دو طرف، دلخوری و کدورت.
توجه داشته باشید همانقدر نام خلیج العربی برای ما ایرانها نامانوس و عجیب و غریب به نظر می رسد که نام خلیج فارس برای یک عرب زبانی که در یکی از کشورهای عربی بزرگ شده. و هر دو طرف با شنیدن نامی که به آن عادت نداشته اند ناگهان احساس برق گرفتگی به آنها دست می دهد.
هیچکسی در این میان حاضر نیست حرف های طرف مقابل را بشنود و هیچ مرجعی هم به صورت رسمی تا کنون نیامده این مشکل را منطقی حل کند.
دلایل ایرانی های برای نام خلیج فارس:
1. اسم این خلیج 5000 سال هست که خلیج فارس هست
2. به همه ی زبان های دنیا از زبان های اروپایی گرفته تا ژاپنی و چینی به خلیج فارس مشهور هست
3. در نقشه های قدیمی عربی حتی این خلیج به نام خلیج فارس درج شده
4. ایده تغییر نام خلیج فارس ایده جدیدی است که چند دهه هم از آن نمی گذرد
دلایل عرب زبانان برای نام خلیج العربی:
1. اسم برای زمانی بوده که امپراطوری فارس وجود داشته الان دیگه وجود نداره
2. تمام ساکنین اطراف این خلیج عرب زبان هستند حتی در تنها کشور غیر عرب آن یعنی ایران، اقلیت عرب زبان در کنار این خلیج زندگی می کنند
3. 7 کشور از 8 کشور اطراف این خلیج دول عربی می باشند
4. اگر اسم Persia به Iran تغییر پیدا کرده پس Persian Gulf هم می تونه تغییر کند
پیشنهاد آتش :
به نظر بنده هر قومی این حق را دارد که هر منطقه جغرافیایی را به زبان مادری خودش و یا هر نامی که برایش خوشایند است نامگذاری کند. مثلا ترک ها به خلیج فارس می گویند: Basra Körfezi یعنی خلیج بصره که این نام بر می گردد به دوران سلطه ی امپراتوری عثمانی بر عراق. حالا کسی نمی تواند با ترک ها دعوا کند سر این نام که چرا شما نمی گیویید خلیج فارس
پیشنهاد آتش بس این می باشد که با اعراب بنشینیم و به این توافق زیر برسیم:
1. اعراب نام خلیج فارس را در زبان فارسی به رسمیت بشناسند
2. اعراب متعهد شوند هیچ سعی و تلاشی برای تغییر نام Persian Gulf به زبان انگلیسی نمی کنند.
یعنی مجاز هستند در نقشه هاشون به زبان عربی از نام خلیج العربی استفاده کنند ولی ترجمه ی آن باید Persian Gulf باشد.
و وقتی انگلیسی صحبت می کنند از Persian Gulf باید استفاده کنند.
3. . ایرانی ها نام خلیج العربی را در زبان عربی به رسمیت بشناسند
شنبه، فروردین ۱۲، ۱۳۹۱
نام خلیج فارس در مناسبات کشورهای منطقه(پیشنهادی برای حل مناقشات)
جمعه، فروردین ۱۱، ۱۳۹۱
شعر ترکی(حیدر بابا با ترجمه فارسی)
(١)
حیدربابا ، ایلدیریملار شاخاندا
سئلر ، سولار ، شاققیلدییوب آخاندا
قیزلار اوْنا صف باغلییوب باخاندا
سلام اولسون شوْکتوْزه ، ائلوْزه !
منیم دا بیر آدیم گلسین دیلوْزه
فارسى :
(١)
حیدربابا چو ابر شَخَد ،* غُرّد آسمان
سیلابهاى تُند و خروشان شود روان
صف بسته دختران به تماشایش آن زمان
بر شوکت و تبار تو بادا سلام من
گاهى رَوَد مگر به زبان تو نام من
(٢)
حیدربابا ، کهلیک لروْن اوچاندا
کوْل دیبینَّن دوْشان قالخوب ، قاچاندا
باخچالارون چیچکلنوْب ، آچاندا
بیزدن ده بیر موْمکوْن اوْلسا یاد ائله
آچیلمیان اوْرکلرى شاد ائله
فارسى :
(٢)
حیدربابا چو کبکِ تو پَرّد ز روى خاک
خرگوشِ زیر بوته گُریزد هراسناک
باغت به گُل نشسته و گُل کرده جامه چاک
ممکن اگر شود ز منِ خسته یاد کن
دلهاى غم گرفته ، بدان یاد شاد کن
(٣)
بایرام یئلى چارداخلارى ییخاندا
نوْروز گوْلى ، قارچیچکى ، چیخاندا
آغ بولوتلار کؤینکلرین سیخاندا
بیزدن ده بیر یاد ائلییه ن ساغ اوْلسون
دردلریمیز قوْى دیّکلسین ، داغ اوْلسون
فارسی:
(٣)
چون چارتاق را فِکنَد باد نوبهار
نوروزگُلى و قارچیچگى گردد آشکار
بفشارد ابر پیرهن خود به مَرغزار
از ما هر آنکه یاد کند بى گزند باد
گو :* درد ما چو کوه بزرگ و بلند باد
(۴)
حیدربابا ، گوْن دالووى داغلاسین !
اوْزوْن گوْلسوْن ، بولاخلارون آغلاسین !
اوشاخلارون بیر دسته گوْل باغلاسین !
یئل گلنده ، وئر گتیرسین بویانا
بلکه منیم یاتمیش بختیم اوْیانا
فارسی:
(۴)
حیدربابا چو داغ کند پشتت آفتاب
رخسار تو بخندد و جوشد ز چشمه آب
یک دسته گُل ببند براى منِ خراب
بسپار باد را که بیارد به کوى من
باشد که بخت روى نماید به سوى من
(۵)
حیدربابا ،* سنوْن اوْزوْن آغ اوْلسون !
دؤرت بیر یانون بولاغ اوْلسون باغ اوْلسون !
بیزدن سوْرا سنوْن باشون ساغ اوْلسون !
دوْنیا قضوْ-قدر ، اؤلوْم-ایتیمدى
دوْنیا بوْیى اوْغولسوزدى ، یئتیمدى
فارسی:
(۵)
حیدربابا ،* همیشه سر تو بلند باد
از باغ و چشمه دامن تو فرّه مند باد
از بعدِ ما وجود تو دور از گزند باد
دنیا همه قضا و قدر ، مرگ ومیر شد
این زال کى ز کُشتنِ فرزند سیر شد ؟
(۶)
حیدربابا ، یوْلوم سنَّن کج اوْلدى
عؤمروْم کئچدى ، گلممه دیم ، گئج اوْلدى
هئچ بیلمه دیم گؤزللروْن نئج اوْلدى
بیلمزیدیم دؤنگه لر وار ،* دؤنوْم وار
ایتگین لیک وار ، آیریلیق وار ، اوْلوْم وار
فارسی:
(۶)
حیدربابا ، *ز راه تو کج گشت راه من
عمرم گذشت و ماند به سویت نگاه من
دیگر خبر نشد که چه شد زادگاه من
هیچم نظر بر این رهِ پر پرپیچ و خم نبود
هیچم خبر زمرگ و ز هجران و غم نبود
(٧)
حیدربابا ، ایگیت اَمَک ایتیرمز
عؤموْر کئچر ، افسوس بَرَه بیتیرمز
نامرد اوْلان عؤمرى باشا یئتیرمز
بیزد ، واللاه ، اونوتماریق سیزلرى
گؤرنمسک حلال ائدوْن بیزلرى
فارسی:
(٧)
بر حقِّ مردم است جوانمرد را نظر
جاى فسوس نیست که عمر است در گذر
نامردْ مرد ،* عمر به سر مى برد مگر !
در مهر و در وفا ،* به خدا ، جاودانه ایم
ما را حلال کن ، که غریب آشیانه ایم
(٨)
حیدربابا ، میراژدر سَسلننده
کَند ایچینه سسدن – کوْیدن دوْشنده
عاشیق رستم سازین دیللندیرنده
یادوندادى نه هؤلَسَک قاچاردیم
قوشلار تکین قاناد آچیب اوچاردیم
فارسی:
(٨)
میراَژدَر آن زمان که زند بانگِ دلنشین
شور افکند به دهکده ، هنگامه در زمین
از بهر سازِ رستمِ عاشق بیا ببین
بى اختیار سوى نواها دویدنم
چون مرغ پرگشاده بدانجا رسیدنم
حیدربابا ، ایلدیریملار شاخاندا
سئلر ، سولار ، شاققیلدییوب آخاندا
قیزلار اوْنا صف باغلییوب باخاندا
سلام اولسون شوْکتوْزه ، ائلوْزه !
منیم دا بیر آدیم گلسین دیلوْزه
فارسى :
(١)
حیدربابا چو ابر شَخَد ،* غُرّد آسمان
سیلابهاى تُند و خروشان شود روان
صف بسته دختران به تماشایش آن زمان
بر شوکت و تبار تو بادا سلام من
گاهى رَوَد مگر به زبان تو نام من
(٢)
حیدربابا ، کهلیک لروْن اوچاندا
کوْل دیبینَّن دوْشان قالخوب ، قاچاندا
باخچالارون چیچکلنوْب ، آچاندا
بیزدن ده بیر موْمکوْن اوْلسا یاد ائله
آچیلمیان اوْرکلرى شاد ائله
فارسى :
(٢)
حیدربابا چو کبکِ تو پَرّد ز روى خاک
خرگوشِ زیر بوته گُریزد هراسناک
باغت به گُل نشسته و گُل کرده جامه چاک
ممکن اگر شود ز منِ خسته یاد کن
دلهاى غم گرفته ، بدان یاد شاد کن
(٣)
بایرام یئلى چارداخلارى ییخاندا
نوْروز گوْلى ، قارچیچکى ، چیخاندا
آغ بولوتلار کؤینکلرین سیخاندا
بیزدن ده بیر یاد ائلییه ن ساغ اوْلسون
دردلریمیز قوْى دیّکلسین ، داغ اوْلسون
فارسی:
(٣)
چون چارتاق را فِکنَد باد نوبهار
نوروزگُلى و قارچیچگى گردد آشکار
بفشارد ابر پیرهن خود به مَرغزار
از ما هر آنکه یاد کند بى گزند باد
گو :* درد ما چو کوه بزرگ و بلند باد
(۴)
حیدربابا ، گوْن دالووى داغلاسین !
اوْزوْن گوْلسوْن ، بولاخلارون آغلاسین !
اوشاخلارون بیر دسته گوْل باغلاسین !
یئل گلنده ، وئر گتیرسین بویانا
بلکه منیم یاتمیش بختیم اوْیانا
فارسی:
(۴)
حیدربابا چو داغ کند پشتت آفتاب
رخسار تو بخندد و جوشد ز چشمه آب
یک دسته گُل ببند براى منِ خراب
بسپار باد را که بیارد به کوى من
باشد که بخت روى نماید به سوى من
(۵)
حیدربابا ،* سنوْن اوْزوْن آغ اوْلسون !
دؤرت بیر یانون بولاغ اوْلسون باغ اوْلسون !
بیزدن سوْرا سنوْن باشون ساغ اوْلسون !
دوْنیا قضوْ-قدر ، اؤلوْم-ایتیمدى
دوْنیا بوْیى اوْغولسوزدى ، یئتیمدى
فارسی:
(۵)
حیدربابا ،* همیشه سر تو بلند باد
از باغ و چشمه دامن تو فرّه مند باد
از بعدِ ما وجود تو دور از گزند باد
دنیا همه قضا و قدر ، مرگ ومیر شد
این زال کى ز کُشتنِ فرزند سیر شد ؟
(۶)
حیدربابا ، یوْلوم سنَّن کج اوْلدى
عؤمروْم کئچدى ، گلممه دیم ، گئج اوْلدى
هئچ بیلمه دیم گؤزللروْن نئج اوْلدى
بیلمزیدیم دؤنگه لر وار ،* دؤنوْم وار
ایتگین لیک وار ، آیریلیق وار ، اوْلوْم وار
فارسی:
(۶)
حیدربابا ، *ز راه تو کج گشت راه من
عمرم گذشت و ماند به سویت نگاه من
دیگر خبر نشد که چه شد زادگاه من
هیچم نظر بر این رهِ پر پرپیچ و خم نبود
هیچم خبر زمرگ و ز هجران و غم نبود
(٧)
حیدربابا ، ایگیت اَمَک ایتیرمز
عؤموْر کئچر ، افسوس بَرَه بیتیرمز
نامرد اوْلان عؤمرى باشا یئتیرمز
بیزد ، واللاه ، اونوتماریق سیزلرى
گؤرنمسک حلال ائدوْن بیزلرى
فارسی:
(٧)
بر حقِّ مردم است جوانمرد را نظر
جاى فسوس نیست که عمر است در گذر
نامردْ مرد ،* عمر به سر مى برد مگر !
در مهر و در وفا ،* به خدا ، جاودانه ایم
ما را حلال کن ، که غریب آشیانه ایم
(٨)
حیدربابا ، میراژدر سَسلننده
کَند ایچینه سسدن – کوْیدن دوْشنده
عاشیق رستم سازین دیللندیرنده
یادوندادى نه هؤلَسَک قاچاردیم
قوشلار تکین قاناد آچیب اوچاردیم
فارسی:
(٨)
میراَژدَر آن زمان که زند بانگِ دلنشین
شور افکند به دهکده ، هنگامه در زمین
از بهر سازِ رستمِ عاشق بیا ببین
بى اختیار سوى نواها دویدنم
چون مرغ پرگشاده بدانجا رسیدنم
پنجشنبه، فروردین ۱۰، ۱۳۹۱
پیش به جلو !
نژاد برتر در پوستر تبلیغاتی نازیها و پان ایرانیستها
در هر دو پوستر تبلیغاتی یک پیام مشترک وجود دارد: پیش به جلو (حمله).
پوستر تبلیغاتی نازیها
پوستر تبلیغاتی پان ایرانیستها
به راحتی میتوان تشخیص داد که «حزب پان ایرانیست» از تفکرات پوسیدهء
نازیسم تغذیه میکند؛ و این افراد تا چه اندازه میتوانند سیاه دل باشند که
راه رفتن از روی اجساد هموطنان خود را به تصویر میکشند!
پان ایرانیستها معمولا از ترکهای ایران نفرت دارند؛ زیرا از «نژاد
آریایی» نیستند!، هرچند که وجود چنین نژادی خود زیر سوال پژوهشگران بدون
مرز است، ولی اینان بر این باورند که در ایران هر کس که از نژاد آریایی
است «ابر انسان» است. ابر انسان به آلمانی «Übermensch» اصطلاحی است که از
برای اولین بار سوی نیچه در کتاب «چنین گفت زرتشت» بیان شدهاست و مورد
استفاده در تبلیغات و ادبیات حزب نازی آلمان است
فیلم داغ مرد اس آ - تبلیغات جنگ، حزب نازی آلمان
واژه آلمانی «Übermensch» از «Über» به معنای اَبَر و بالاتر، و Mensch به
معنای انسان ساخته شدهاست؛ البته در فرهنگ آلمانی منظور از «انسان»
همان «مرد» است! بر خلاف آنچه پان ایرانیستها و نازیها تبیلغ میکنند،
واژه «ابر انسان» خود نشانه تبعیض جنسی است. برای مثال عنوان فیلم «داغ مرد
اس آ» اشاره به ابر انسان (انسان برتر) دارد.
و اما بر میگردیم به عقاید «پان ایرانیستها»، درون این حزب حتی یک زن پست
و مقامی بالا ندارد! و اگر حضور داشته باشد به عنوان «سیاهی لشکر» باید
برای اربابان خود دست بزند و انان را تشویق کند.
منبع: ایران لیکس
سهشنبه، فروردین ۰۸، ۱۳۹۱
خدا کمکت کند!
یک پدر از صد فرزند هم مراقبت می کند، اما صد فرزند از یک پدر نه!
ALLAH Yardım Etsin . . . Ele Avuca Düşürmesin
خدا کمکت کند... الهی به منت هر اهل و نا اهل محتاج نشوی
اشتراک در:
پستها (Atom)