رفتار تحت تاثیر
دو عامل است. ژن و محیط. ویژه گی هایی که از طریق ژن منتقل میشود در دراز مدت تحت
تاثیر شرایط محیط ساخته میشود. این شرایط است که همه چیز را مشخص میکند . به قول
هراکلیتوس " همه چیز میشود، هیچ چیز نمیباشد.
این مقدیمه ای بود برای یک سخن صمیمانه.
سالیان سال است که کشمکش های اجتماعی و نژادی بین گروهها و طرفین در خصوص بحث نژادی در بیشتر نقاط این کره خاکی وجود دارد و علی رغم بیشتر شدن آگاهی های عمومی و پیشرفت علم و تکنولوژی باز هم ادامه خواهد داشت ولی سوال اساسی این است که ایا مشخص شدن جواب این معادله دردی را دوا خواهد کرد یا نه!
وقتی مردمی خود را به یک نژاد خاص میشناسند چه ایرادی دارد که این حق را داشته باشند؟هر نژادی برای خود خصوصیات منحصر به فردی دارد و این در ذات مردمانش قرار داده شده است.چیزی که ثابت کردنش با علم و دانش امروزی شاید میسر نباشد اما باید این رفتار و استعدادهای نهفته در یک نژاد مورد احترام دیگر مردم غیر هم نژاد قرار گیرد.کما اینکه یک دنیا برای ذکاوت و هوش ایرانی ها غبطه می خورند و یا ایرانی هایی که برای تلاشگر بودن ژاپنی ها می بالند.حرف این نیست.مشکل هم این نیست.
این مقدیمه ای بود برای یک سخن صمیمانه.
سالیان سال است که کشمکش های اجتماعی و نژادی بین گروهها و طرفین در خصوص بحث نژادی در بیشتر نقاط این کره خاکی وجود دارد و علی رغم بیشتر شدن آگاهی های عمومی و پیشرفت علم و تکنولوژی باز هم ادامه خواهد داشت ولی سوال اساسی این است که ایا مشخص شدن جواب این معادله دردی را دوا خواهد کرد یا نه!
وقتی مردمی خود را به یک نژاد خاص میشناسند چه ایرادی دارد که این حق را داشته باشند؟هر نژادی برای خود خصوصیات منحصر به فردی دارد و این در ذات مردمانش قرار داده شده است.چیزی که ثابت کردنش با علم و دانش امروزی شاید میسر نباشد اما باید این رفتار و استعدادهای نهفته در یک نژاد مورد احترام دیگر مردم غیر هم نژاد قرار گیرد.کما اینکه یک دنیا برای ذکاوت و هوش ایرانی ها غبطه می خورند و یا ایرانی هایی که برای تلاشگر بودن ژاپنی ها می بالند.حرف این نیست.مشکل هم این نیست.
وقتی یک اجتماع بزرگ وجود دارد قاعدتا به دنبال آن دیدگاهها
و خواسته های متفاوتی هم خواهد بود حتی ممکن است در این بین خواسته هایی وجود
داشته باشد که برای عده زیادی عاقلانه جلوه نکند و یا غیر منطقی باشد ولی نمیشود
از بارور شدن تفکرات سایرین و حق طلبی آنها جلوگیری کرد.کما اینکه با رد این
درخواست ها شاید شاهد پیچیده تر شدن معادلات باشیم.
بدتر از آن توهین و تمسخربه اندیشه ای است که در مغز انسان شکل گرفته است،اندیشه ای که احقاق حق پایمال شده ای را طلب مکند ولی به جای پاسخی روشن و همراهی دیگر افکار با آن به «خیانت»، «وطن فروشی» و «تجزیه طلبی» متهم میشود.
وقتی از آذربایجانی اسم برده میشود فردی مورد خطاب است که در داخل مرزهای جغرافیایی این کشور زندگی میکند همانند آن پیرمردی در مرزی ترین شهر سیستان و یا شیرزنی در ابادی دور افتاده در کردستان.
کسی که تمامی افکارش با ترسیم نقشه ایران به نقش میبندد و در داخل آن شکل میگیرد.اشاره به گذشته و اسطوره های این مناطق لزومی ندارد چون افتخار به گذشته ها و اسطوره ها برای خود ارضایی ننگی بیش نیست اما همه آذربایجان ومردمانش را به نام ستارخان و باقر خان و بابک خرمدین می شناسند.
آذربایجانی که از هر تبار و گروهی میتوان در آن یافت.از ترک و کرد و فارس گرفته تا ارمنی و افغان.واین تنها زیر سایه یک همزیستی مسالمت آمیز است.
اگر خلاف این بود که باید هر روز شاهد یک بحث اجتماعی و کشمکش نژادی بودیم اما سخن اصلی این است که چرا باید برای حفظ تمامیت ارضی یک کشور هویت یک فرد و یا یک گروه را کتمان و انکار کرد.فردی که خود را ترک آذربایجانی میداند و یا فردی که به کرد بودنش افتخار میکند.همین افراد در وقت معینش ثابت کرده اند که از آن میهن دوست مجازی به مرزهای کشورش مقیدترند.افرادی که زیر یک پرچم نژادی هستند و آن هم نژاد انسان است.
بدتر از آن توهین و تمسخربه اندیشه ای است که در مغز انسان شکل گرفته است،اندیشه ای که احقاق حق پایمال شده ای را طلب مکند ولی به جای پاسخی روشن و همراهی دیگر افکار با آن به «خیانت»، «وطن فروشی» و «تجزیه طلبی» متهم میشود.
وقتی از آذربایجانی اسم برده میشود فردی مورد خطاب است که در داخل مرزهای جغرافیایی این کشور زندگی میکند همانند آن پیرمردی در مرزی ترین شهر سیستان و یا شیرزنی در ابادی دور افتاده در کردستان.
کسی که تمامی افکارش با ترسیم نقشه ایران به نقش میبندد و در داخل آن شکل میگیرد.اشاره به گذشته و اسطوره های این مناطق لزومی ندارد چون افتخار به گذشته ها و اسطوره ها برای خود ارضایی ننگی بیش نیست اما همه آذربایجان ومردمانش را به نام ستارخان و باقر خان و بابک خرمدین می شناسند.
آذربایجانی که از هر تبار و گروهی میتوان در آن یافت.از ترک و کرد و فارس گرفته تا ارمنی و افغان.واین تنها زیر سایه یک همزیستی مسالمت آمیز است.
اگر خلاف این بود که باید هر روز شاهد یک بحث اجتماعی و کشمکش نژادی بودیم اما سخن اصلی این است که چرا باید برای حفظ تمامیت ارضی یک کشور هویت یک فرد و یا یک گروه را کتمان و انکار کرد.فردی که خود را ترک آذربایجانی میداند و یا فردی که به کرد بودنش افتخار میکند.همین افراد در وقت معینش ثابت کرده اند که از آن میهن دوست مجازی به مرزهای کشورش مقیدترند.افرادی که زیر یک پرچم نژادی هستند و آن هم نژاد انسان است.
افرادی که تنها خواسته بزرگشان تدریس به زبان مادری است نه با این فکر که زبانش ارجحیتی دارد به زبان دیگر.به این خاطر است که به زبانش عشق میورزد و به تاریخ و هویت و بزرگانش می بالد و تحمل از بین رفتن تدریجی آنها را ندارد.اما چرا باید در مقابل این طلب حق به وطن فروشی متهم شود؟وطن در چه چیزی خلاصه شده است؟مگر پایه های وطن را همین مردمان استوار نکرده اند؟وقتی اسمی از وطن در جایی نقش میبندد به یمن وجود همین مردمان است که تنها به یک نژاد خاص متعلق نیستند.همان طور که از یک آذربایجانی انتطار میرود برای کشورش جان فشانی کن پس بالطبع باید برای خواسته هایش احترام قائل شد حقی که در دورادور مرزهای این مملکت شدنیست.
درود بر نژاد بشریت،نژاد انسان
اوژن پوتيه :
برخيز اي داغ لعنت خورده دنياي فقر و بندگي
شوريده خاطر ما را برده به جنگ مرگ و زندگي
بايد از ريشه براندازيم كهنه جهان جور و بند
و آنگه نوين جهاني سازيم هيچ بودگان هرچيز گردند
روز قطعي چدال است آخرين رزم ما
انترناسيونال است نژاد انسانها
برما نبخشند فتح و شادي خدا، نه شه نه قهرمان
با دست خود گيريم آزادي در پيكارهاي بي امان
تا ظلم از عالم بروبيم نعمت خود آريم به كف
دميم آتش را و بكوبيم تا وقتيكه آهن گرم است
روز قطعي چدال است آخرين رزم ما
انترناسيونال است نژاد انسانها
تنها ما توده جهانيم اردوي بيشمار كار
داريم حقوق جهانباني نه كه خونخواران غدار
غرد وقتي رعد مرگ آور بر رهزنان و دژخيمان
در اين عالم بر ما سراسر تابد خورشيد نور افشان
روز قطعي چدال است آخرين رزم ما
انترناسيونال است نژاد انسانها
برخيز اي داغ لعنت خورده دنياي فقر و بندگي
شوريده خاطر ما را برده به جنگ مرگ و زندگي
بايد از ريشه براندازيم كهنه جهان جور و بند
و آنگه نوين جهاني سازيم هيچ بودگان هرچيز گردند
روز قطعي چدال است آخرين رزم ما
انترناسيونال است نژاد انسانها
برما نبخشند فتح و شادي خدا، نه شه نه قهرمان
با دست خود گيريم آزادي در پيكارهاي بي امان
تا ظلم از عالم بروبيم نعمت خود آريم به كف
دميم آتش را و بكوبيم تا وقتيكه آهن گرم است
روز قطعي چدال است آخرين رزم ما
انترناسيونال است نژاد انسانها
تنها ما توده جهانيم اردوي بيشمار كار
داريم حقوق جهانباني نه كه خونخواران غدار
غرد وقتي رعد مرگ آور بر رهزنان و دژخيمان
در اين عالم بر ما سراسر تابد خورشيد نور افشان
روز قطعي چدال است آخرين رزم ما
انترناسيونال است نژاد انسانها