یکشنبه، شهریور ۰۳، ۱۳۹۲

اوستا ، کهن ترین مجموعه سروده های مردمان آذربایجان


همانطور که میدانید به زعم اکثر محققین و مورخین زرتشت فردی بوده است که در آغاز هزاره اول قبل از میلاد در مناطق حومه دریاچه اورمیه آذربایجان ظهور کرده و شروع به تبلیغ آیین خود در میان مردم آذربایجان نموده و پس از عدم استقبال از طرف مردم به نواحی ساوالان و مغان مهاجرت کرده و سرودن مجموعه ای با عنوان "گاثا" را به زبانی که در آن دوران زبان التصاقی امپراطوری ماد و مردم آذربایجان بوده است را شروع کرده است.آتشکده آذرگشناسب که در شهر شیز کنونی باقی مانده گواه این ماجراست که خواستگاه اولیه زرتشت آذربایجان بوده است.این مجموعه غنی و کهن که اوستا نام دارد شامل بخشهای متعددی است که متقدم ترین آن توسط خود زرتشت  سروده شده و گاثا نام دارند.گاثاها به زبانی سروده و نوشته شده اند که هیچ قرابتی با زبانهای هند واروپایی و پارسیان آن دوران نداشته اند بلکه به گفته ابوریحان بیرونی که خود به زبانهای ترکی،فارسی،عربی و رومی مسلط بوده ،زبان مردم امپراطوری ماد زبانی متفاوت با دیگر ملتها بوده است.پس باید گفت که بر خلاف ادعای آریاییست ها،ساکنان محدوده آذربایجان که در آن زمان شهر ری نیز شامل مرزهای داخل آذربایجان حساب میشده به زبان التصاقی و متفاوت با دیگر مردمان(پارسیان) تکلم میکرده اند.برخی از بخشهای دیگر اوستا نیز به سفارش حاکمان هخامنشی و در اعصار مختلف بدست مغها یا مغان که اقوامی از امپراطوری مادها بوده اند سروده و نوشته شده اند.در این مورد تمام تاریخ نگاران متفق القول اذعان دارند که تنها بخش نخستین اوستا توسط خود زرتشت سروده شده است.لذا اوستا از سوی یک نفر و در یک زمان و مکان واحد پدید نیامده است .




گاثاها که متقدم ترین بخش اوستا هستند سینه به سینه توسط مغان نقل گردیده و سپس در دوران برخی پادشاهان کتابت شده اند.در دوران داریوش و خشایارشاه زرتشت دین رسمی پارسیان نبوده و حتی این خود کوروش بوده است که بزرگترین مغ زرتشتیان (سفید توما،م  یا سفید تومان) را کشته است.با توجه به این مسئله نمیتوان ادعای پان ایرانیست ها را مبنی بر این که زرتشت و قهرمانان ذکر شده در اوستا جملگی متعلق به تمدن و فرهنگ پارسیان است را باور کرد.چون به گواه اکثر محققین،زرتشت و دین زرتشتی با پادشاهان و دربار هخامنشی بیگانه بوده است.آنچه که مسلم است اوستا با قدمتی بیش از 3هزار سال توسط یک آذربایجانی و به زبانی التصاقی و خانواده زبانهای آسیا و غیر هند و اروپایی سروده شده است.فهم و بازخوانی دقیق و درست گاثاها تنها موکول به شناخت کامل زبانهای ماننایی-مادی و قرائت متون ایلامی است.بنابراین زبان گاثاها بی شک یکی از زبانهای التصاقی رایج در آذربایجان آن عصر یعنی گوتیایی،لولوییایی،ماننایی،هوریانی و یا زبانی بوده است که از تلفیق و آمیزش زبانهای مذکور پدید آمده است.





منابع:
1- ناغیلارا دونن تاریخ ،عیسی نیجات،صفحه 50
2- تاریخ ماد صفحه 354
3- تاریخ اردبیل و دانشمندان،جلد 2،صفحه 227
4- آذربایجان در سیر تاریخ ایران ،رحیم رئیس نیا ،جلد 2،صفحه 780
5- تاریخ دیرین ترکان ایران،پرفسور زهتابی،جلد اول،صفحه 239


**استفاده از این مطلب به شرط ذکر منبع (بیرلیک یولو) مجاز است.

Balatarin :: Donbaleh :: Azadegi :: Friendfeed :: Twitter :: Greader :: Email To: :: Qirmiz-da paylash! ::

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر