پنجشنبه، آبان ۱۲، ۱۳۹۰

آشیق هاوالاری

آشیق هاوالاری(ملودیهای آشیقی):
آشیق هاوالاری به دور از ملاحظات تاریخی و فلسفی ارزش موسیقایی خاص خود را دارند. این ملودیها خواستگاه اولیه موغامات آذربایجانی هستند. یعنی می توان گفت همه گامهای موغامات آذربایجانی با شکلی ساده تر در ساز موجود است. پر واضح است برای شناخت و مطالعه عمیق این نوع موسیقی(موغام) نیاز به آشنایی و شناخت عمیق تری از موسیقی آشیقی داریم. ملودیهای ساز در پنج کوک اصلی قابل شناسایی هستند و به تعبیری عامیانه 72 ملودی(هاوا) متفاوت با این ساز نواخته می شود. عدد 72 رقمی برای نشان دادن کثرت آهنگهای قوپوز بوده و دقیق نمی باشد. این ملودیها در اکثر مواقع آهنگساز نداشته و آنونیم می باشند. آنها در روندی تکاملی از چند نت ساده شروع و در طول زمان تبدیل به آهنگهایی پیچیده تر شده اند. به نظر صاحب نظران اشکال اولیه این ملودیها زمزمه هایی بوده اند که مردم عادی در حین کار و مراسمهای خاص در جوامع ابتدایی زمزمه کرده اند. آشیقها تنها افرادی با ذوق موسیقایی برتر بوده اند که این نغمه های ساده را دریافت و بازسرایی کرده اند.
آشیق هاوالاری(ملودیهای آشیقی):
آشیق هاوالاری به دور از ملاحظات تاریخی و فلسفی ارزش موسیقایی خاص خود را دارند. این ملودیها خواستگاه اولیه موغامات آذربایجانی هستند. یعنی می توان گفت همه گامهای موغامات آذربایجانی با شکلی ساده تر در ساز موجود است. پر واضح است برای شناخت و مطالعه عمیق این نوع موسیقی(موغام) نیاز به آشنایی و شناخت عمیق تری از موسیقی آشیقی داریم. ملودیهای ساز در پنج کوک اصلی قابل شناسایی هستند و به تعبیری عامیانه 72 ملودی(هاوا) متفاوت با این ساز نواخته می شود. عدد 72 رقمی برای نشان دادن کثرت آهنگهای قوپوز بوده و دقیق نمی باشد. این ملودیها در اکثر مواقع آهنگساز نداشته و آنونیم می باشند. آنها در روندی تکاملی از چند نت ساده شروع و در طول زمان تبدیل به آهنگهایی پیچیده تر شده اند. به نظر صاحب نظران اشکال اولیه این ملودیها زمزمه هایی بوده اند که مردم عادی در حین کار و مراسمهای خاص در جوامع ابتدایی زمزمه کرده اند. آشیقها تنها افرادی با ذوق موسیقایی برتر بوده اند که این نغمه های ساده را دریافت و بازسرایی کرده اند.
هنر آشیقی هنری استاد شاگردی است و به اصطلاح سینه به سینه منتقل می شود. این حالت امکان تغییر و تکامل را برای این ساز مهیا کرده است. یعنی نوازنده ساز بسته به ذوق خود ملودی را باز نواخته و احیانا قطعه ای به آهنگ اصلی افزوده است. بنابراین شکل نهایی این ملودیها هنوز مشخص نیست. می توان گفت این سیر تکاملی ارگانیک امکان بهره جویی نوازنده ی ساز از علم موسیقی هر دوره را به وی می داده است. در طول زمان فورمهای دیگر موسیقی آذربایجانی از ملودیهای ساز بی تاثیر نمانده اند. از این میان می توان به اپراها و سمفونیهای آذربایجانی نظیر کارهای بی مانند اوزئییر حاجی بک اوف اشاره کرد. وی در این آثار از برداشتهایی مستقیم و گاه غیر مستقیم از آشیق هاوالاری بهره ها جسته است.
بی شک ساز و هنر آشیقی می بایست همانند همه انواع موسیقی وارد مرحله تازه ای شود و آن امکان تبادل، تلفیق و تعاملی است که با موسیقی دیگر ملتها می تواند داشته باشد. پر واضح است این مهم جز با شناختن و شناساندن این هنر افسون کننده میسر نخواهد شد.

Balatarin :: Donbaleh :: Azadegi :: Friendfeed :: Twitter :: Greader :: Email To: :: Qirmiz-da paylash! ::

۱ نظر: